واژه بچه لوس را همگی از دوران کودکی به خاطر داریم. زمانی که کودک بودیم، یا خودمان جزء آن دسته از بچه ها بوده ایم که به این لقب، مزین شده ایم و یا بچه هایی در دور و اطرافمان بودهاند که چنین، عنوانی دریافت نمودهاند. اما مقصر کیست؟ و چه باید کرد؟ و اصولا لوس یعنی چه؟ اگر علاقمند به روانشناسی موشکافانه و راهبردی این مطلب هستید پیشنهاد میکنیم با بیاتو عروسی همراه باشید و در مقاله بعدی ما نیز بخوانید : چگونگی برخورد با کودکان لوس.
بچه لوس به چه کسی میگویند؟
بچه لوس بچه ای نیست که در کودکی هر آنچه خواسته به او داده شده است بلکه بچه لوس بچه ای است که گاهی چیزی که خواسته به او داده شده و گاهی به خاطر همان خواسته تنبیه شده است. یا بچهای ست که آنچه خواسته به او داده نشده و مجبور شده است دست به مانورهایی از جمله گریه بزند و از این طریق به خواسته اش برسد. در هر دو صورت، محصول تحویلی ما به اجتماع، کودکی ناسازگار و پرتوقع خواهد بود که ریشه لوس بودن وی در مرداب دوگانگیها و عدم قاطعیت پدر و مادر دوانده شده است.
زمانی که والدین سعی در سختگیری دارند اما با تغییر جهتهای ناگهانی در نقض قوانین خانواده و یا از آن بدتر، عدم تعریف قوانین برای کودک، این قوانین را زیر پا نهاده و کودک را گیج و متحیر بر جای میگذارند، مسلما کودک با استفاده از هوش خود، ترفندی برای نفوذ در این حفرات پیدا میکند که از آن جمله گریه و جیغ و فریاد یا آبروریزی در محیط بیرونی است.
ریشه یابی رفتار
علت رفتارهای کودکان لوس، به خودخواهی، خود محوری، باور به تحمیل مطلق خود بر دیگران و جنگیدن بینهایت برای رسیدن به مقصود مشکل قابل مشاهده در این گونه بچهها است. این دسته از کودکان، با تکیه بر قدرت طلبی، سعی در به زانو در آوردن والدین و در مراحل بعد، معلم و دوستان خود میکنند و در صورتی که موفق نشوند، دچار سرخوردگی و عقده های ناشی از خشم میشوند که نشان از ناامنی روان کودک دارد.
همان گونه که گفته شد، نقش والدین در این میان، کلیدی و اساسی است. والدین منفعل و تسلیم شونده، با از دست دادن جایگاه اقتدار و رهبری بر فرزند، باور به عدم توانایی خود در کنترل خواسته های غیرمتعارف فرزند، حق بیش از حد قایل شدن برای وی و نداشتن مرزهای قابل تشخیص در تربیت و مدیریت درست کودک راه را برای بروز چنین رفتارهایی باز میگذارند.
اینجاست که عامل مهم رشد والدین، پیش از تصمیم به فرزنددار شدن، مشخص میشود. زن و مردی که دارای خوداگاهی بوده و از مسیر رشد فردیت خود و فرزندی که به این جهان دعوت میکنند، باخبر باشند و با یکدیگر در تربیت فرزند، همخوانی و همسویی داشته باشند، میتوانند به تربیت کودکی متعادل امیدوار باشند.
شما میتوانید به بهانه رفتارهای زشت او و عملکردهای توهین آمیزش قسمتی از امکاناتی را که او از قبل داشت را حذف کنید اما نمیتوانید در تمام موارد، با وی موافق و هم جهت شوید و یا به خاطر رفتارهایش او را تنبیه بدنی کنید. به یاد داشته باشید، کودک شما با میل به خوبی و بدی متولد میشود، همانگونه که خداوند در قرآن (سوره شمس- آیه 8) فرموده است: “فالهمهما فجورها و تقویها” (خوبی و بدی را به او الهام نمودیم). پس شما به عنوان پدر و مادر نقش بنیادین دارید و میتوانید این میل را به هر سو که بخواهید، جهت دهید.